عجایب قرآن

ساخت وبلاگ
از رساترین بشارتهایى كه درباره ماه رمضان وارد شده ، نفرین پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) بر كسى كه در آن آمرزیده نشود، مى باشد، آنجا كه فرمود: ((كسى كه ماه رمضان را بگذراند و آمرزیده نشود، خدا او را نیامرزد.)) زیرا این نفرین با توجه به این كه او به پیامبرى برانگیخته شد تا رحمتى براى جهانیان باشد، مژده بزرگى براى گستردگى رحمت و عمومى بودن آمرزش در این ماه مى باشد. و اگر غیر از این بود - با توجه به این كه رحمتى براى جهانیان است - مسلمانى را، گر چه گناهكار باشد، نفرین نمى كرد.   عجایب قرآن...
ما را در سایت عجایب قرآن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1behzad205 بازدید : 218 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 9:08

 ☘«عایشه» می‏گوید: «ابوبکر (پدرم) را دیدم که بسیار به چهرۀ علی بن ابی‏طالب(ع) نگاه می‏کند؛  پس گفتم: ای پدر! همانا تو زیاد به چهرۀ علی نگاه می‏کنی. [علت چیست؟]   فَقَالَ لِی: یَا بُنَیَّةُ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) یَقُولُ النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ عَلِی عِبَادَةٌ؛     پدرم گفت: دخترم! از رسول خدا شنیدم که می‏فرمود: نظر کردن بر چهرۀ علی(ع) عبادت است.»    البدایۀ والنهایۀ، اسماعیل بن کثیر الدمشقی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اول، 1408هـ ق، ج‏7، ص‏358؛ تاریخ الخلفاء، جلال الدین سیوطی، دارالفکر، بیروت، ص‏172؛ مناقب، ابن مغازلی، چاپ اول، ص‏210، ح252. عجایب قرآن...
ما را در سایت عجایب قرآن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1behzad205 بازدید : 208 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 9:08

ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺁﻳﺖ ﺍﻟﻠّﻪ ﺷﻴﺦ ﺟﻌﻔﺮ ﺷﻮﺷﺘﺮﻯ ﺭﺣﻤﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: در نجف ﺍﺷﺮﻑ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﻋﻠﻮﻡ ﺩﻳﻨﻰ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺑﺮﺩﻡ ﻭﺩﻭﺭﻩ ﻧﺸﺮ ﻋﻠﻢ ﻭ ﺍﻧﺬﺍﺭ ﻓﺮﺍ ﺭﺳﻴﺪ ﺑﻪ ﻭﻃﻦ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺩﺍﺀ ﻭﻇﻴﻔﻪ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻢ ﻭ ﻃﺒﻘﺎﺕ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻓﻬﻢ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﺁﺛﺎﺭ ﻣﺘﻌﻠّﻘﻪ ﺑﻪ ﻭﻋﻆ ﻭ ﻣﺼﻴﺒﺖ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻰ ﻭﺍﻃّﻠﺎﻉ ﻛﺎﻣﻞ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﺩﺭ ﺍﻳّﺎﻡ ﻣﺎﻩ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﻭ ﺭﻭﺯﻫﺎﻯ ﺟﻤﻌﻪ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺻﺎﻓﻰ ﺭﺍ ﺑﺎﻟﺎﻯ ﻣﻨﺒﺮ ﻣﻰ ﺑﺮﺩﻡ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳّﺎﻡ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﺭﻭﺿﺔ ﺍﻟﺸﻬﺎﺩﻩ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﻣﻠﺎّ ﺣﺴﻴﻦ ﻛﺎﺷﻔﻰ ﺭﺣﻤﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﻯ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻮﻋﻈﻪ ﻭ ﻣﺼﻴﺒﺖ ﺑﻴﺎﻥ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﻧﻤﻰ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺍﺯ ﺣﻔﻆ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺭﺍ ﺑﮕﻮﻳﻢ. ﻳﻜﺴﺎﻝ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﻳّﻪ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﻣﺎﻩ ﻣﺤﺮّﻡ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺷﺪ. ﺷﺒﻰ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺘﻢ: ﺗﺎ ﻛﻰ ﻛﺘﺎﺏ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺎﺷﻢ؟ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﻛﺮﺩﻡ ﺗﺪﺑﻴﺮﻯ ﻛﻨﻢ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻛﺘﺎﺏ ﻣﺴﺘﻐﻨﻰ ﮔﺮﺩﻡ. ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻓﻜﺮ ﻛﺮﺩﻡ ﻛﻪ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﺑﺮﺩ. ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺭﺅ ﻳﺎ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﻧﻤﻮﺩﻡ ﺩﺭ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﻫﺴﺘﻢ ﻭﺍﻳّﺎﻣﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻮﻛﺒﻬﺎﻯ ﺣﺴﻴﻨﻰ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎﺳﺖ ﻭ ﺧﻴﻤﻪ ﻫﺎﻯ ﺁﻧﺤﻀﺮﺕ ﺑﺮﭘﺎﺳﺖ ﻭ ﻟﺸﻜﺮ ﺩﺷﻤﻦ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎﺳﺖ. ﻣﻦ ﻭﺍﺭﺩ ﭼﺎﺩﺭ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺳﻴّﺪﺍﻟﺸّﻬﺪﺍﺀ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﺳﻠﺎﻡ ﻛﺮﺩﻡ. ﻣﺮﺍ ﻧﺰﺩ ﺧﻮﺩ ﺟﺎﻯ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺣﺒﻴﺐ ﺑﻦ ﻣﻈﺎﻫﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻳﻦ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻣﺎﺳﺖ. ﺁﺏ ﻛﻪ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ ﻭﻟﻰ ﺁﺭﺩ ﻭﺭﻭﻏﻦ ﻫﺴﺖ. ﺑﺮﺧﻴﺰ ﻭ عجایب قرآن...
ما را در سایت عجایب قرآن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1behzad205 بازدید : 213 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 9:08

عالم همه محو گل رخسار حسين است ، ذرات جهان درعجب از كار حسين است . داني كه چرا خانه ي حق گشته سيه پوش ، يعني كه خداي تو عزادار حسين است

 http://mihangallery.ir/wp-content/uploads/2015/10/hosein_wallpaper_black.jpg

عجایب قرآن...
ما را در سایت عجایب قرآن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1behzad205 بازدید : 197 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 9:08

  فضل بن ابی قرة گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: یابن رسول الله! برخی از مردم می گویند: در آمد معلم (قرآن) حرام و پلید است. امام علیه السلام فرمود: دروغ می گویند دشمنان خدا. آنان بدین وسیله می خواهند تا فرزندانشان را از آموزش قرآن محروم سازند (و از این حرفشان تنها بهانه ای بیش نیست). اگر شخصی به معلم (قرآن) فرزند خویش مبلغی معادل دیه و خونبهای فرزندش را نیزبپردازد، برای معلم مباح و جایز خواهد بود. ** ر. ک: من لا یحضره الفقیه 3 / 99. باب المعایش و المکاسب و الفوائد و الصناعات،ح 32.*** عجایب قرآن...
ما را در سایت عجایب قرآن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1behzad205 بازدید : 238 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 9:08

  سفیان ثوری حکایت می کند، در مکه مشغول طواف بودم، ناگاه مردی را دیدم که قدم از قدم برنمی داشت، مگر این که صلواتی می فرستاد. به آن شخص خطاب کردم: چرا تسبیح و تهلیل نمی کنی و اتصالًا صلوات می فرستی؟ آیا تو را در این خصوص حکایتی هست؟ گفت: تو کیستی خدا تو را بیامرزد؟ گفتم: من سفیان ثوری هستم. جواب داد: به جهت این که تو در اهل زمان خود غریبی، حکایت خود را به تو نقل می کنم. سالی من در معیت پدرم سفر مکه نمودیم. در یکی از منازل پدرم مریض شد و با همان مرض از دنیا رفت. صورتش سیاه شد و چشمانش کبود و شکمش آماس کرد. من گریه کردم و به خود گفتم که پدرم در غربت فوت کرد آن هم به این وضعیت، ناچار رویش را با لباسی پوشانیدم و همان ساعت خواب بر من غلبه کرد. در خواب شخصی را دیدم بی اندازه زیبا و خوش صورت بود و لباس های فاخر در برداشت. شخص مزبور نزد پدرم آمد و دستش را به صورت پدرم کشید؛ ناگهان صورتش سفیدتر از شیر شد و دستش را به شکم پدرم مسح کرد، به حال اوّلی برگشت و اراده نمود که برود. برخاستم و دامن عبای او را گرفتم و عرض کردم: ای سرورم! تو را قسم می دهم به خدایی که در همچو وقتی تو را بر سر بالین پدرم رسا عجایب قرآن...
ما را در سایت عجایب قرآن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1behzad205 بازدید : 207 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 9:08

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم ﺭﻭﺯﯼ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺑﺮ ﺷﺘﺮ ﻋﻀﺒﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺧﻄﺎﺑﻪ ﺍﯼ ﺍﻳﺮﺍﺩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺜﻞ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﮒ ﺑﺮ ﻏﻴﺮ ﻣﺎ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺣﻖ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻏﻴﺮ ﻣﺎﺳﺖ. ﻣﺜﻞ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﮔﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺗﺸﻴﻊ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻴﻢ ﺑﻪ ﺳﻔﺮﯼ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺰﻭﺩﯼ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻣﺎ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ‌ﮔﺮﺩﻧﺪ، ﺍﺭﺛﻴﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺭﻳﻢ ﮔﻮﻳﯽ ﮐﻪ ﻣﺎ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺟﺎﻭﺩﺍﻥ ﻫﺴﺘﻴﻢ، ﻫﺮ ﻣﻮﻋﻈﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻳﻢ ﻭ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺑﻠﺎﻳﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﻳﻤﻦ ﻣﯽ‌ﺍﻧﮕﺎﺭﻳﻢ! ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﺪﺳﺖ ﻣﯽ‌ﺁﻭﺭﺩ ﺩﺭ ﻏﻴﺮ ﻣﻌﺼﻴﺖ ﻣﺼﺮﻑ ﮐﻨﺪ، ﺑﺎ ﻓﻘﻴﻬﺎﻥ ﻭ ﺣﮑﻴﻤﺎﻥ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻭ ﺍﺯ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎﯼ ﭘﺴﺖ ﻭ ﺷﺮﻭﺭ ﺑﺪﻭﺭ ﺑﺎﺷﺪ. ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻧﻔﺲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺭ، ﺧﻠﻖ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﻧﻴﮏ ﻭ ﺑﺎﻃﻦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺻﻠﺎﺡ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺷﺮ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ. ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺍﺿﺎﻓﯽ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺿﺎﻓﯽ ﺳﺨﻦ ﺍﻣﺴﺎﮎ ﻭﺭﺯﺩ، ﺳﻨﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﻭ ﺑﺪﻋﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻓﺮﻳﺐ ﻧﺪﻫﺪ. ﺻﻔﺤﻪ439-کشکول شیخ بهایی عجایب قرآن...
ما را در سایت عجایب قرآن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1behzad205 بازدید : 222 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 9:08

دو چشمِ آمنه بر روی احمد / گره خورده دلش بر موی احمد
گهی خندان گهی محو تماشا / چو می‌بیند خمِ ابروی احمد
خجسته میلاد پیامبر اکرم مبارک باد

نتیجه تصویری برای ولادت حضرت رسول اکرم

عجایب قرآن...
ما را در سایت عجایب قرآن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1behzad205 بازدید : 218 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 9:08

 علی (علیه السلام) می فرماید: شبی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مرا نزد خویش فرا خواند. من در منزل همسرش خدیجه نزد او حاضر شدم آنگاه فرمود علی (آماده باش) و از پی من حرکت کن. سپس خود در جلو حرکت کرد و من هم به دنبال آن حضرت حرکت کردم تا آنی که در دل آن شب به خانه خدا کعبه رسیدیم... رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آهسته فرمود: علی از دوش من بالا برو، آنگاه خود خم شد و من از کتف مبارک او بالا رفتم و بر بام کعبه قرار گرفتم و هر چه بت در آنجا بود پایین انداختم، آنگاه از مسجدالحرام خارج شدیم و راهی منزل خدیجه شدیم. در بازگشت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به من فرمود: نخستین کسی که بتها را درهم شکست جد تو ابراهیم (علیه السلام) بود و آخرین کسی که بتها را شکست تو بودی بامداد روز بعد هنگامی که اهل مکه سراغ بتهای خود رفتند دیدند که بتهایشان برخی شکسته و برگشته و بر زمین افتاده است. آنها با خود این اعمال از کسی جز محمد صلی الله علیه و آله و سلم و پسر عمویش علی (علیه السلام) سر نمی زند...(1)   1) کشف الغمه، ج 1، ص 79. این شکستن بتها بوسیله علی (علیه السلام) قبل از هجرت پیامبر صلی الله عجایب قرآن...
ما را در سایت عجایب قرآن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1behzad205 بازدید : 226 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 9:08